نگاهی به حاشیههای نامه آیتالله معلمی و برخورد استاندار مازندران با معلم قائمشهری؛
تهاجم سازمانیافته به اقدامی مسئولانه در مازندران/جریان شناسی حلقه مفقوده رخدادهای اجتماعی است
به گزارش تیترشمال؛ موضوع وقتی در سطح گسترده شبکههای اجتماعی بهخصوص از سوی جریانهای فساد و فحشاء نشر یافت که در آن کلیپ یک خانم معلم جوان در کلاس ابتدایی اقدام به ایجاد زمینه خواندن ترانهای میکند که در آن از انواع منکرات یاد میشود و عملاً برای دانشاموزان و هر مخاطب دیگر جرآت ارتکاب به منکرات ترویج میگردد.
لزوم نگاه جریانشناسی بر رخدادهای اجتماعی
سالهاست که دشمنان انقلاب و ملت بزرگ ایران بصورت آرام و خزنده و بی سروصدا برای کودکان و نوجوانان و جوانان این کشور بویژه در مراکز آموزشی نقشههای دقیق و پیچیده تغییر باورهای دینی و ایجاد روحیه اباحی و لاابالیگری را به اجراء گذارده که سند 2030 یکی از جلوههای علنیشده آن است.
دشمنان انقلاب با آگاهی نسبت به نقش نیروی انسانی در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، همه تلاش خود را روی نسل جدید متمرکز کرده و در همین راستاست که مهدهای کودک را سالهاست به تسخیر خود به لحاظ محتوایی در آورده که با نگاهی به کادر آموزشی و محتوای تربیتی بسیاری از این مهدهای کودک، میتوان به عمق فاجعهای پی برد که اغتشاشات اخیر نتیجه بخشی از به ثمرنشستن این تلاش مذبوحانه است.
با انفعال مسئولان در مواجهه منطقی با فریبخوردگان فتنه اخیر و در اختیار گذاردن صحنه جامعه به جریان و عوامل اصلی اغتشاشات و فعال شدن جریان هتاک به ارزشهای انقلاب و حتی نقض آشکار قوانین به بهانه اعمال سیاست تسامح و تساهل و با این ادبیات که این فریبخوردگان از فرزندان همین آب و خاک هستند، عرصه آنچنان از سوی مسئولان دچار وادادگی شد که نقض آشکار قانون پوشش در کشور از سوی معدودی انگشتنما، که با کمال گستاخی و توهینآمیز به خیل عظیم بانوان محجبه و عفیفه به خون شهداء جسارت کرده و موجب رنجش متدینین و خدشه به غیرت جامعه شدهاند، هر کسی در هر جایی که مشغول کار است به خود اجازه دهد به نشر گناه و فساد و ترویج ناهنجاریهای اخلاقی بپردازد آنچنانکه در ماجرای معلم کلاس ابتدایی یکی از مدارس غیرانتفاعی قائمشهر مشاهده شد که خانمی تحت عنوان معلم در کلاس درس برای دانشآموزان ترانههای مبتذل پخش کند و گستاخانه از این صحنهها فیلم گرفته و در فضای مجازی اقدام به نشر آن کند تا تشویقی باشد برای گسترش فساد در دیگر مدارس و کلاسهای درس که تنها گمشده مدارس امروز کشورمان و حتی در سطح دانشگاهها، مقوله تربیت و اخلاق و مکارم و فضیلتهاست.
عدم انجام حمایت، زشتی انتقاد مغرضانه را در پی دارد
علی ایحال؛ اقدام انقلابی و مسئولانه مدیرکل آموزش و پرورش صرفنظر از لزوم تغییر و تحول در بسیاری از ساختارهای آموزشی بر حول تربیت دینی و تقویت بنیانهای مومنانه در مجموعه نظام آموزشی کشوز اعم از مهدهای کودک، مدارس مقاطع مختلف و سپس دانشگاهها، این اقدام در ارتباط بزه انجامشده قابل تقدیر و حمایت جدی همه دلسوزان استان و کشور میبایست قرار میگرفت و تداوم برخورد قاطع با این نوع از “ناهنجارستایی”، جرات تکرار را از فرصتطلبان اخلاقستیز میگرفت، اما ضعف در حمایت و نشر گسترده انتقاد معدود عناصر سادهاندیش از این اقدام مدیرکل آموزش و پرورش باعث شد تا این اداره کل در لاک دفاعی رود و آهنگ حرکت حرفهایش کند شود.
مسائل بعدی این ماجرا در خور درنگ است که به چند مورد آن اشاره میشود.
نباید تردید کرد که با جرائم اجتماعی باید برخورد فوری و قاطع وفق مقررات صورت پذیرد تا تجری در این ارتباط در جامعه بوجود نیاید و اقدام مجرمانه آن خانم معلم واجد برخورد فوری بود که باید از این اقدام مردم و مسئولان حمایت کنند تا مجریان دلسوز با پشتوانه قویتر به ایفای نقش سازنده خود اهتمام ورزند.
نقش رسانهها به عنوان حافظان گردش سالم امور در جامعه و در حمایت از اقدامات انقلابی و قانونی مسئولانف بسیار تاثیرگذار است و شبکههای اجتماعی وسیلهای برای بازنشر گسترده این حمایتها و انتقاد به خارج شدن کار از مسیر اصلیاش باید باشد که در مورد اقدام درست مدیرکل آموزش و پرورش این حمایت رسانهای صورت نپذیرفت.
قضاوت باید بدون دخالت، در انتظار طی مسیر قانونی موضوع انجام شود. کار درست همانی بود که مقرر گردید در شورای مربوطه تصمیمگیری شود که مسائل بعدی، مسیر قانونی و منطقی را تغییر داد و موجب تضعیف حرکت قانونی در دخالت عوامل خارج از چهارچوب حرفهای گردید.
اقدام حضرت آیتالله معلمی آنهم قبل از ابراز ندامت آن خانم معلم، به نظر میرسد هرچند از سر دلسوزی و مشفقانه بود، اما حتی اگر پس از ابراز ندامت و توسل این خانم معلم به ایشان انجام میپذیرفت، تا حدی قابل قبول میبمایاند که حتی در آن حالت نیز، دلالت ایشان بر طی مسیر قانونی و اعلام نتیجه آن شورای مربوطه، به صلاح و صواب نزدیکتر میبود.
اقدام آقای استاندار متعاقب دریافت نامه آیتالله معلمی، زمانی میتوانست فضا را بدرستی مدیریت و دلالت به قانون کند، که با نظر مساعد ارجاع میشد به آن شورای مربوطه تا امور در روند صحیح طی طریق کند و تعهدات لازم از خطاکار اخذ شود و این واقعیت به اثبات رسد که هر خاطی با توسل به روشهای مشابه نتواند از پرداخت هزینه اقدامات خلاف خود طفره رود و حتی امتیاز نیز بدست آورد.
کلیب پخش شده از ابراز ندامت آن خانم معلم، قبل از طی مسیرهای قانونی پرونده تخلف آشکارش، نوعی اعمال فشار به دستگاه آموزش و پرورش و مظلومنمایی و دورسازی افکار نخبگان و جامعه از زشتی حرکت انجام شده بود. وی در اظهاراتش عدم خطگیری از خارج را مورد تاکید قرار داد که گویی تنها ارتباط تشکیلاتی با بیگانگان قبیح و جرم است و اقدامات مورد توصیه و تاکید آنها آنهم در آموزش و پرورش و بر روی کودکان و نوجوانان جرم نیست و هم داستانی با بیگانگان و دشمنان انقلاب و کشور به حساب نمیآید!!.
تجربه مکرر و تلخ عدول از قانونگرایی
این اتفاق و حواشی آن، تجربه دیگر و مشابهای را بر تجارب تکراری و تلخ پیشین افزود که همواره دخالتها و دلسوزیها باید در چهارچوب منطقی قانون و مقررات انجام شود و رافت اسلامی موجب سوءاستفاده فرصتطلبان و وسیلهای برای فرار از پیگرد قانون و به بازی گرفتن حقوق ملت، که احترام به مقدسات و اعتقادات و شهدای این ملت از حقوق قطعی ملت بزرگ ایران است، نشود.
رافت پدرانه مقام معظم رهبری توانست تنبه و فرصت جدیدی باشد برای فریبخوردگان تا به آغوش جامعه باز گردند و به خدمت و زندگی شرافتمندانه بپردازند ، که ندامت آنان از شرائط اصلی برخورداری از عفو بوده است و این امر نیز متعاقب ابراز ندامت گسترده فریبخوردگان انجام پذیرفت.
منبع: بلاغ مازندران
انتهای پیام/
برچسب ها :آموزش پرورش ، اقدام مسئولانه ، جریان شناسی ، حواشی سازمان یافته ، رخداد اجتماعی ، مازندران ، معلم قایمشهری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰