به گزارش
تیتر شمال؛ استعفا یا استیضاح واژهایست که این روزها مردم شهرستان بابل زیاد میشنوند. واژه ای که بیشتر برای مسئولان رده بالای کشوری استفاده می شود. حال موضوع چیست و چه عاملی باعث ایجاد چنین تنشی در فضای مجازی و التهاب روانی در شهرستان بابل شده؛ بی مسئولیتی یا سهل انگاری، که منجر به فوت بانوی آهنگرکلایی در این شهرستان شده است، یاضعف موجود در سواد رسانهای که باعث شده است که هرکس راوی روایت اول این حادثه باشد.
البته ضمن عرض تسلیت وهمدردی باخانواده مرحومه فائزه غلامپور، گزارش ذیل، از زوایای گوناگون به بررسی ابعاد این ماجرا پرداخته و نتیجه گیری را به عهده خوانندگان میگذارد تا خود نتیجهگیری کنند.
ابتدا با شهروند بابلی که در ساعات اولیه شاهد این حادثه ناگوار بوده است به گفتگو پرداختیم.
محمد اسماعیلی از جمله شهروندان ساکن پل موزیرج این شهر می باشد که مدعی است در ساعات اولیه ماجرا شاهد ماجرا بوده است.
وی ضمن ابراز تاسف از حادثه به وجود آمده اظهارداشت: زمانی که حادثه رخ داد متاسفانه کسی ناظر ماجرا نبود بلکه بعد از جیغ و فریاد از افتادن این بانو بود که باعث شد افراد زیادی جمع شوند وکسی نتواند کاری کند و هیچ کس در حال حاضر نمی تواند مدعی باشد که چه اتفاقی افتاده است، بلکه شنیده ها حاکی از آن است که این خانم بعد از پیاده شدن از ماشین با حرکت روی فضای سبزی که فواصل بین عابرپیاده و پل بوده است، سر بخورد وبه داخل رودخانه بیافتد.
وی ادامه داد چه خوب است در چنین مواردی که هریک از مسئولان پیگیر موضوع می شوند و مقرر می شود که فرد مخاطی تنبیه شود، به راحتی از چنین موضوعاتی صرف متهم کردن یک پیمانکار یا یک شرکت نگذرند. بلکه بهتر است این نوع رخدادها تلنگری شود برای چاره اندیشی درست تا در آینده شاهد چنین موضوعاتی در شهرستان نباشیم .
شهرونددیگری که بعد از مدتی شاهد ماجرا بود نیز چاله میان پل و عابر پیاده را عامل این حادثه عنوان کرده است.
در گفتگوهای متعددی، که با شهروندان این شهرستان در طی روز اخیر صورت گرفت، حداقل ۸۰درصدشهروندان این شهرستان ضعف کار از چنین اتفاقات را نظارت عنوان کردند و بر این نکته تاکید داشتند که کسی منکر بسیاری از اتفاقات خوبی که در شهرستان انجام می شود نيست، اما متأسفانه آن چیزی که در انتهای کار مورد بازخورد شهروندان قرار میگیرد آنست که گاهی ضعف موجود در کار به علت راه اندازی یک پروژه کمتر مورد توجه قرار می گیرد، یعنی طرح مورد نظر دچار اشکالاتی بوده است که کمتر به برطرف کردن ضعف موردنظر توجه شده است، و یا در انجام عملیات پروژه مهندسین ناظر، نظارت خوبی برای درستی عملیاتی شدن پروژه نداشته است.
پس باید مسئولان شهری با توجه به گلایه و انتقادهای صورت گرفته، این چنین وقایع را تلنگری برخود بدانند تا به درستی بر اجرای نظارت بر پروژه ها نظارت کنند که در پایان کار چنین مشکلاتی به وجود نیایید، همچنین به دنبال چاره کار باشند.
اما در مورد این اتفاق ناگوار، بی احتیاطی شهروند مورد نظر نیز در عامل این حادثه ناگوار دخیل بوده است چرا که؛ پل عابر پیاده ای که محل امنی برای عبور مروربوده، در ده قدمی حادثه بوده است، همچنین شهروندان باید بدانند رعایت برخی مقررات برای حفظ امنیت جان هر شهروند است، پس بواسطه رابطه متقابل با دولت، علاوه بر حقوق دارای تکالیف و تعهداتی است که در قبال دولت و جامعه خویش باید آن رعایت کند و همچنین نردههای برش داده شده در پل، که برای حفاظت از جان شهروندان تعبیه شده بود، نشان از این موضوع دارد که گاهی ما شهروندان برای دو دقیقه زودتر رسیدن به هدف می توانیم چه کارهای خطرناکی را انجام دهیم که باعث حادثه های دلخراش و جبران ناپذیری برای خود وخانواده خویش شویم، البته اینها هیچ کدام به معنای این نیست که از تکالیفی که برعهده یک مسئول بوده، ساقط شده است.
بلکه چقدر خوب است که قبل از وقوع هر اتفاقی دنبال چاره کار بود و از همه مهمتراینکه به جای یقه گیریهای بیفایده چه از باب من خبرنگار که تکلیف اطلاع رسانی و آگاهی بخشی را برعهده دارم، و چه از مهندسین ناظر با تجربه که در اجرایی شدن یک پروژه نقش اساسی را به عهده دارند، و چه شهروندانی که بازوان اجرایی برای داشتن شهری بهتر هستند و چه شهرداری که منصب قدرت را به عهده گرفته است و معاون فضای سبزی که خدمات شایسته ای در جهت زیباسازی شهرستان ارائه میدهد و شورای شهری که حال با پیامهای تسلیت وعذر خواهیشان می خواهند آرامش را برای این خانواده هدیه کنند؛ همه مسئولند و باید هر یک به وظائف خود قبل از وقوع حادثه، به خوبی عمل کنند.
همگان تمام مسئولان و مدیران شهری و شهرستانی باید در ارائه خدمات صادقانه و به دور از هیاهوها گام بردارند و در مرحله دوم، نظارت درست و به هنگام را بمورد اجراء بگذارند، که نظارت، به عنوان حلقه مفقوده و عامل بروز بسیاری از مشکلات شهروندان، میبایست مورد توجه جدی قرار میگرفت.
نکته اساسی در اینجاست که در پرتو بها دادن به بسیاری از انتقادات و پیشنهادات و با الگوسازی حقوق شهروندی، میتوان از شهروندانی پویا برخوردار بود که در جهت توانمندسازی این تفکر گام بردارند که: “جهانی باید اندیشید وب ومی عمل کرد.
جمیله قرباننیا
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰