با حضور کارشناسان و استید دانشگاهی صورت گرفت؛
برگزاری میزگرد نقش رسانه در ارتقای فرهنگ عمومی در دفتر روزنامه کرانه شمال
به گزارش تیتر شمال؛ میزگرد نقش رسانه در ارتقای فرهنگ عمومی با حضور دکتر مجید قربانی تحلیلگر، استاد دانشگاه و عضو شورای مرکز پژوهش های مجلس در مازندران و دکتر سیده فاطمه هاشم نژاد عضو هیات علمی دانشگاه، جامعه شناس و انسان شناس فرهنگی در دفتر روزنامه کرانه شمال برگزار شد.
این میزگرد در ۳ بخش و ۴ موضوع حامل های انرژی و مردم، گردشگری و هماهنگی بین فرهنگ های وارداتی در استان، نقش ائمه جمعه، اساتید دانشگاه و رسانه ها در ارتقای فرهنگ عمومی و حقوق شهروندی بوده و میهمانان حاضر نظرات خود را پیرامون موضوعات مطرح شده بیان کردند.
لازم به ذکر است این میزگرد به دلیل اهمیت موضوع «فرهنگ عمومی» و دستور رئیس دولت سیزدهم برای تدوین برش استانی سند مهندسی فرهنگی برای هریک از استانهای کشور بوده است و بنا داریم تا متولیان استان را در مشخص شدن شفاف و دقیق مسائل و موضوعات فرهنگی یاری کنیم.
چرا که بر اساس دستور رئیس جمهور و سند مهندسی فرهنگی عمومی، مقرر شد تا پنج مساله اصلی فرهنگی استانها، شناسایی و برای رفع آن ها، راهکار و بودجه مشخصی تعیین شود.
همچنین مقرر شد در راستای تحول در عرصه فرهنگ از تمام استان های کشور در پروژههای ملی نظیر جام جهانی فوتبال و یا موضوع مد و لباس و سایر موارد، ایده، نظر و راهکار مطالبه شود و با توجه به ظرفیت های عظیمی که مازندران دارد، می توان در بخشی یا همه موارد ذکر شده ورود کرد.
در ادامه مشروح اظهارات دو کارشناس میزگرد را در موضوعات مربوطه می آوریم.
بخش نخست: نقش ائمه جمعه اساتید دانشگاه و رسانهها در رشد، روشنگری و هدایت جامعه که منتج به ارتقای فرهنگ عمومی می شود
دکتر قربانی: مدل محرک توسعه فرهنگ عمومی استان طراحی و پیاده سازی شود/ رسانهها، نخبگان و خبرگان اصلی ترین حکمران فرهنگی در سطح کشور هستند
فرهنگ یک بسته شامل مجموعهای از فرایندها و رخدادها سطح در سطوح مختلف جامعه وجود دارد و معمولاً به این صورت است که وقتی صحبت از مسئله فرهنگی میشود بدون اثبات می پذیریم و تلاش می کنیم که تاثیر مثبت بر زندگی داشته باشد پس با بسته ای از رویدادها و فرآیندها روبرو هستیم اما در خصوص حاملهای انرژی و فرهنگ مصرف بهینه چه در زمینه آب برق گاز و اصلاح الگوی مصرف بارها در سالهای مختلف توسط مقام معظم رهبری به عنوان یک اصل بیان شده و مسئولین نیز بارها به آن تاکید کردند وقتی صحبت از فرهنگ استفاده بهینه انرژی می شود قطعاً با یک بسته مواجه هستیم که در آن حکمرانی فرهنگی میتواند تاثیرگذار باشد من فکر میکنم که پیشرانه ها و محرک های فرهنگی با شاخص های متفاوت و استانداردی مواجه هستند رسانهها نخبگان و خبرگان اصلی ترین حکمران فرهنگی در سطح کشور است اگر ما بخواهیم یک مقوله ای مثل مصرف بهینه انرژی را که مورد تایید است و بارها اعلام شده مازندران با تنش آبی در حوزه های مختلف مواجه است اگر به سراغ بسته های فرهنگی مناسب نرویم آسیب فراوانی در سطح جامعه شاهد خواهیم بود. نقش استاندار، ائمه جمعه و دانشگاهها و همچنین افراد تریبون به دست و رسانهها در اصلاح فرهنگ بهینه مصرف انرژی بسیار مهم است. لذا مدل محرک توسعه فرهنگ عمومی استان باید طراحی و پیاده سازی شود و این نخستین مسئولیت والی استان و مدیران حوزه های مختلف است.
هاشم نژاد: تغییر نگرش فرهنگی، کاری پیچیده و چند لایه است/ برای توسعه باید روی مقوله فرهنگ برنامه ریزی کنیم
بنده معتقدم وقتی صحبت از فرهنگ در فصول اخلاق با تخصص های مختلف می شود، این نشست ها و میزگردها می تواند مفید باشد و جای خالی بسیاری از صاحب نظران حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و… احساس می شود. چرا که برای تغییر سبک زندگی همه این حوزه ها باید ورود کنند و این مهم با خرد جمعی محقق می شود. اگر بخواهیم نظر آقای پارسونز (جامعه شناس معروف) را لحاظ کنیم اولویت هر کاری فرهنگ است یعنی زمانی که یک جامعه می خواهد مسیر توسعه را طی کند، ضرورت دارد ابتدا به مقوله فرهنگ توجه کند و فرهنگ را به عنوان سرمایه اصلی آن جامعه در نظر گیرد. کشور ما نیز برای توسعه باید روی مقوله فرهنگ برنامه ریزی کند چرا که فرهنگ عامل اصلی توسعه است. اما در جامعه ما اینگونه جا افتاده که معمولاً اقتصاد را زیربنای توسعه می دانیم و توجه ها به امور اقتصادی معطوف است در حالیکه نقش اصلی توسعه را فرهنگ ایفا می کند. موضوعی که مقام معظم رهبری بارها در اظهاراتشان بر روی آن تاکید دارند و نقش فرهنگ را برجسته می کنند. بنابراین نیاز است ما یک پدافند قوی در حوزه فرهنگ داشته باشیم و اگر کمی دقت کنیم در همه حوزه ها و همه جنبه های آسیب جامعه، نقش فرهنگ دیده می شود از اینرو ضرورت دارد که فرهنگ باید بُعد محوری در سیاستگذاری جامعه داشته باشد. تاکید رهبری انقلاب بر این است که وقتی صحبت از فرهنگ می کنیم مخاطب ما یک دستگاه و یک نهاد نیست بلکه نهادهای مختلف دخالت دارند و با توجه به نقشی که دارند برای تغییر سبک نگرش جامعه باید ایفای نقش کنند.
اساتید دانشگاه هم اهرم و بازوی پرتوان ارتقای فرهنگ جامعه هستند و در همه حوزه ها به خصوص حامل های انرژی که بخشی از فرهنگ عمومی جامعه را تشکیل می دهند می توانند مفید باشند. برای تغییر سبک نگرش زندگی نیاز به تغییر فرهنگی داریم و اینکه داده های آن را ارتقا ببخشیم. همچنین نیاز داریم از تجربه مثبت کشورهای دیگر نیز استفاده کنیم.
رسانه ها نیز در این راه می توانند با الگوسازی ها، برگزاری میز گرد ها و … گام مهمی در این راه بردارند. یک رسانه قوی زمانی که می خواهد دست به تغییر فرهنگی بزند یک سری پیشت نیازها و اصول مهم را رعایت می کند که یکی از مهمترین آنها مخاطب شناسی می باشد و اینکه بر اساس ذائقه مخاطب تولید محتوا نماید. دوم اینکه تصویر واضحی از فرهنگ دارد چرا که فرهنگ به دو صورت عام و خاص است که پرداختن به هر کدام تفاوت دارد یعنی هم باید به فرهنگ کلی جامعه پرداخته شود و هم به خرده فرهنگ های اقوام مختلف و استان های گوناگون توجه دارد که تحقق این مهم نیازمند اتاق فکری متشکل از تیمی تخصصی و ماهر است.
رسانه هم می تواند اهرم فعال و تاثیرگذار در جامعه باشد و هم می تواند شکل منفعل به خود بگیرد از اینرو وظیفه رسانه بسیار خطیر است. خصوصا اینکه امروزه با گسترش شبکه های اجتماعی و فضای مجازی کار رسانه که زمانی در عرصه اطلاع رسانی و انتقال داده ها تخصصی و خاص بوده، بسیار سخت و دشوار شده است. چرا که امروز هر فرد یک رسانه است و این موضوع، تشخیص سره از ناسره را برای مخاطب دشوار می کند.
در مجموع پرداختن به تغییر نگرش فرهنگی، کاری پیچیده و چند لایه است که باید هنجارهای مربوط به حوزه های مختلف شناسایی و مرتفع گردد.
بخش دوم: گردشگرپذیر بودن مازندران و تبعات منفی فرهنگ های مختلف
قربانی: نمایندگان مازندران به گردشگری و فرهنگ استان کمک کنند/ مازندران خود در برخی بازه های زمانی، نفس ندارد
همانطور که میدانیم استان مازندران ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت ثابت دارد اما جمعیت شناور آن در ایام نوروز و برخی روزهای تعطیل سال به ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر می رسد. افراد با فرهنگ های مختلف وارد استان می شوند و این موضوع در عین حال که می تواند یک مزیت و فرصت باشد ممکن است تبدیل به چالش گردد. در بحث حکمرانی فرهنگی یکسری اقدامات ملی و یک سری محلی است. بنده تمرکزم روی بسته های سیاستی فرهنگ عمومی برای حکمرانی فرهنگی در استان مازندران است یعنی ما چه راهبردهایی ویژه مازندران داشته باشیم که برای استان نتایج مثبت داشته باشد. به عنوان مثال، نمایندگان مجلس در مازندران باید به فرهنگ محلی استان توجه کنند و با تشکیل یک اتاق فکر و تیم فکری خوب برنامه ریزی نمایند تا جدای از اقدامات ملی، طرح هایی را در کمیسیون های اجتماعی و فرهنگی به تصویب برساند که مطابق با فرهنگ محلی استان باشد. چرا که هر طرحی در مجلس به تصویب برسد در حوزه فرهنگی و گردشگری و حتی کشاورزی در معیشت و سبد خانوار مازندران تاثیر می گذارد. از اینرو یکی از انتظارات نخبگان و خبرگان استان از نمایندگان مازندران در مجلس این است که بتوانند با تصویب طرح های مناسب به موتور محرکه استان در حوزه گردشگری و فرهنگی کمک کنند. نخبگان حلقه اتصال حکمرانی و مردم هستند فراموش نکنیم اگر نخبگان را در استان منفعل کنیم در واقع به کمرنگ شدن این اتصال کمک کردیم. مازندران به طور طبیعی نسبت به استانهای دیگر گردشگر زیادی دارد ممکن است در صورت فعال نشدن پیشران ها حتی در برخورد با دو نفر با فرهنگهای مختلف چالش جدی ایجاد شود. اما اگر بتوانیم پیشران های استان را فعال کنیم آن نیز تبدیل به یک فرصت می شود.
یک گلایه ای که هم ما و هم شهروندان از ایام پرترافیک سال داریم این است که معمولاً نگاه ها در تهران این است که مازندران را به عنوان نقطه تنفس ایران می دانند اما این استان، خود در برخی بازه های زمانی، نفس ندارد و این نیاز به چاره دارد. لذا کار پیشران ها در توسعه فرهنگ عمومی بسیار مهم است به ویژه رسانه های مکتوب و مجازی، نقش مهمی دارند و اگر نتوانیم بسته های سیاستی مناسبی را ایجاد کنیم این مساله تبدیل به ابر چالش و نقطه بحرانی می شود همانطور که در موضوع پسماند و زباله علیرغم اینکه جمعیت کمتری نسبت به استان های دیگر داریم نتوانستیم مدیریت خوبی انجام دهیم. همه اینا بستگی به بسته سیاستی دارد که باید محلی و بومی شود چون بسته های ملی نمی تواند در چنین موضوعاتی موثر باشد.
هاشم نژاد: هماهنگی فرهنگی نیازمند رعایت ۵ نکته مهم است
برای پرداختن به این موضوع نیاز است تعریفی از فرهنگ داشته باشیم. فرهنگ مجموعه ای از بایدها و نبایدها،باورها، اعتقادات، ارزش ها، هنجار ها و به طور کلی هرگونه توانایی است که انسان در محیط کسب می کند که بخشی از این توانایی هایی که اندر قالب گردشگری کسب می شود و گردشگر برای بازدید از قدمت، طبیعت و فضای بکر مازندران و گذران اوقات فراغت خود به این استان سفر می کند و ما باید آن را به عنوان یک فرصت ببینیم نه تهدید. و این به مجموعه مدیریت مازندران و متولیان گردشگری کشور بستگی دارد که چه برنامه ها و اقداماتی را برای توسعه صنعت گردشگری استان تدارک می بینند.
صنعت گردشگری امروزه در دنیا کاملا تعریف شده است و به عنوان یک صنعت درآمدزا به آن اهمیت داده می شود بسیاری از کشورها حتی کشورهای همسایه ما چون ترکیه منابع اصلی درآمد خود را روی این صنعت سرمایه گذاری می کنند تا بتوانند گردشگران بیشتری را جذب نمایند.
پس اگر ما آن را تهدید می بینیم و گلایه می کنیم که چرا ۱۰ یا ۲۰ میلیون گردشگر به مازندران می آید یعنی مشکل از ما است.
در توسعه صنعت گردشگری باید به چند نکته توجه کنیم که یکی از مهمترین آنها آموزش است در کشورهای توسعه یافته به خاطر آموزشهای صحیح زیربنایی و روبنایی، مردم به خوبی میدانند که با یک گردشگر باید چگونه رفتار کنند اگر فرهنگ متعالی گردشگری در جامعه ایجاد شود و از دست اندرکاران حوزه گردشگری تا توده مردم آموزش ببینند هر فرد می تواند یک سازمان تبلیغات یا یک رسانه باشد و ارزش های جامعه خود را برجسته کند.
نکته دوم، مدیریت صحیح و همه جانبه است که بتواند به صورت کیفی و کمی صنعت گردشگری را در جامعه رشد دهد. بنابر این نیاز به مدیران قوی، بادانش، کارآزموده و فعال داریم که همه نهادها و دستگاه های مرتبط را همسو کند تا از رفتارهای فردی و شخصی که ممکن است به فرهنگ جامعه آسیب زا باشد، جلوگیری نماید. پس نیاز به اتاق فکر متخصص و با برنامه هست.
نکته مهم بعدی سیاستگذاری بهینه، کارآمد و موثر در سطح خرد و کلان است که عدم توفیق در این مهم می تواند آسیب های جدی به صنعت گردشگری وارد کند. به عنوان مثال باید مشخص گردد نحوه برخورد ما با حجاب گردشگران زن خارجی چگونه باشد .. در بحث داخلی نیز همینطور چون فرهنگ ها از استانی به استان دیگر متفاوت است. بنابراین یک قانون گذاری مناسب می تواند حلقه های مفقوده اینچنینی را مرتفع سازد.
نظارت و ارزیابی بر عملکرد سازمان ها، نکته مهم بعدی است که می تواند در توسعه گردشگری موثر باشد و این مهم حتما باید در کشور ما راه اندازی شود یا تقویت گردد.
نکته آخر بحث پژوهش و مطالعه است و در اینجا نقش نخبگان و اساتید ما پر رنگتر می شود. باید از تجربیات کشورهای توسعه یافته و الگوهای موفق مربوطه استفاده گردد و با بومی سازی آن ها، کمترین آسیب ها را تجربه کنیم.
بخش سوم: حقوق شهروندی
قربانی: تحقق حقوق شهروندی به بسته فرهنگی جامعه بستگی دارد
در ابتدا این نکته را عرض کنم که کنشگران عرصه رسانه، پیشقراولان حکمرانی فرهنگی جامعه هستند و اگر مسئولان این نکته را بپذیرند حلقه اتصال بین مردم و حکمرانی بهتر و پررنگ تر خواهد بود. برخی موارد جزو حقوق حقه ی مردم است. به عنوان مثال، موضوع شفافیت آرای نمایندگان در حکمرانی سیاسی یکی از موارد بسیار مهم است و شهروندان انتظار دارند از آرای نمایندگان نسبت به موضوعات مختلف مطلع باشند. فرض کنید در سال گذشته ۲۰۰ طرح و لایحه به تصویب مجلس رسید. مردم باید بدانند که نخست، نمایندگان آن ها در چند طرح و لوایح، نقش موثر داشتند. دوم اینکه اساسا در زمان رای گیری حضور داشته اند یا خیر! و سوم اینکه رای آن ها چه بود. وقتی نظرات نمایندگان شفاف اعلام شود مردم پی می برند که آیا نمایندگان نظرات آنها را عمل کردند یا خیر. در شرایط فعلی من به عنوان یک تحلیلگر نمی دانم نمایندگان به طرح ها و لوایح مختلف چه آرایی داشته اند و وقتی ندارم نمی توانم تحلیل و ارزیابی درستی از عملکرد نمایندگان داشته باشد از طرفی نمایندگان نیز وقتی بدانند نظرات و آرای آن ها از سوی مردم و نخبگان رصد می شود تلاش بیشتری برای ارائه آرای مطلوب تر و تحقق نظرات مردم خواهند کرد. بنابراین اتاق فکری تشکیل خواهد داد و از نظرات اندیشمندان و صاحبنظران بهره خواهد برد. متاسفانه چنین رویکردی در نمایندگان مازندران دیده نمی شود و من عملکرد آن ها را در حوزه اطلاع رسانی آرای خود نسبت به طرح ها و لوایح را مطلوب نمیدانم و حتی ضعیف و کمرنگ ارزیابی می کنم.
بنابراین در چنین شرایطی نمی توان چندان به تحقق حقوق شهروندی در حد مطلوب، امیدوار بود چرا که رفتار مردم و سطح زندگی آنها بستگی به دقت در انتخاب بسته فرهنگی جامعه دارد که از سوی قانونگذاران و مجریان، اعمال و نظارت می شود. به ویژه در بخش قانونگذاری که نقش نمایندگان مجلس در آن بسیار مهم است و اگر ما بتوانیم یک آرشیو یا مستندسازی درست از عملکرد و آرای نمایندگان مجلس داشته باشیم شاید بتوانیم تحلیل درست از نقش آن ها در فرهنگ سازی داشته باشیم. در حالت کلی، اینکه یکی از کشورهای پر تصادف جهان هستیم یا مردم کمتر قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت می کند، همه و همه بستگی به این بسته فرهنگی و جنبه های مربوطه دارد.
هاشم نژاد: رسانه ها برای تحقق حقوق شهروندی ۴ رسالت مهم دارند
وقتی صحبت از حقوق شهروندی می کنیم ابتدا باید ببینیم آیا فرهنگ سازی صحیح در حوزه های مختلف حقوق شهروندی (از ترافیک و استفاده از فضای مجازی گرفته تا آپارتمان نشینی و…) صورت پذیرفته یا خیر. بعد ببینیم رسانه ها چقدر در تحقق آن دخیل بوده اند.
بررسی ها نشان می دهد برای تغییر رفتار شهروندی، ابتدا باید بستر و امکانات تغییر رفتار فراهم گردد. به عنوان مثال وقتی در کوچه ها سطل زباله تعبیه نگردد نمی توان از شهروندان انتظار داشت کیسههای زباله های خود در گوشه ای از آن کوچه دپو نکنند که ممکن است موجب ایجاد منظره ای ناخوشایند شود یا بوی بد ایجاد کند یا برای دیگر همسایگان ایجاد مزاحمت نماید.
جالب اینجاست که برای رفع این مساله در دنیا، رسانه ها ورود کرده اند و با اطلاع رسانی از آن ها خواستند که به بسترهای ایجاد شده و امکانات مربوطه (مثلا تعبیه سطل زباله به تفکیک تر و خشک) توجه کنند. در سایر حوزه های حقوق شهروندی نیز همینطور.
اما در کشور ما گاها شهروندان حتی از حقوق شهروندی خود نیز مطلع نیستند و این یک مشکل اساسی و جدی است و باز ورود رسانه ها را می طلبد و وظایف آن ها را سنگین تر می کند که حقوق شهروندی را برای اقشار و گروههای مختلف جامعه به شکلی عامه فهم ارائه نمایند.
اقدام دیگری که رسانه ها برای بهبود وضعیت حقوق شهروندی می توانند انجام دهند نقد وضعیت موجود است. یعنی حلقه های مفقوده را شناسایی کنند و ضعف ها و خلاهای موجود را که توسط قانونگذار یا حکمران دیده نشده و مغفول مانده را بیان نمایند. این کار باعث می شود انتظارات و خواسته های مردم به گوش متولیان و مسئولان برسد.
اقدام سوم رسانه ها، آگاهی بخشی است چرا که خواسته ها و نیاز های شهروندان، مدام تغییر می کند یا برخی قانونگذاری ها به روز می شود و نیاز است رسانه ها به طور مداوم به موضوع آگاهی دادن به مسئولان و مردم توجه کنند.
اقدام چهارم رسانه ها، آموزش است که شامل همه اقشار و گروه ها می شود و رسانه می تواند در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه با آموزش ساده و عامه فهم ورود کند.
بنابراین باید نگاه مان را به رسانه ها تغییر دهیم به اینکه رسانه می تواند هم به عنوان بازوی پرتوان سازمان ها، نهادها و متولیان امور شهروندی جامعه باشد و هم زبان گویای شهروندان در بیان مسائل و مطالبات مربوطه باشد. در چنین شرایطی رسانه می تواند از هر دو طرف کارکردهای مطلوبی در جامعه ایفا کند.
بخش چهارم: جمع بندی بحث و ارائه راهکارها
قربانی: تغییر و تحول باید گام به گام و فاز به فاز انجام شود
در دوره تحولی جدید در مازندران قرار داریم و توجه به پیشران ها و محرک ها ضرورت دارد. هر تغییری ۴ مرحله دارد مخالفت طبیعی، مقاومت، کنجکاوی نسبی و موافقت آگاهانه. تغییر، آنی نمی شود و اگر این پروسه طی نشود ممکن آسیب زا باشد.
تحول دستوری نیست در مازندران می خواهیم به دوران تحولی برسیم که بستر و ساختار را برای اتفاقات مثبت و سازنده آماده کنیم پس باید گام به گام و فاز به فاز این تغییر را انجام دهیم.
نکته بعدی وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و وضعیت ممکن استان است در وضعیت موجود نیاز است یک شناخت کلی از ظرفیت ها و مزیت ها داشته باشیم متاسفانه هنوز در برخی بخش ها آسیب شناسایی مطلوب صورت نگرفته و گاها تفاوت بین مساله، معضل، چالش، ابر چالش و بحران را نمی دانیم. تقریبا می توانیم بگوییم در استان نقطه بحرانی نداریم حتی زباله ابر چالش است لذا شناخت دقیق وضعیت موجود بسیار مهم است.
نکته دیگر، وضعیت مطلوب است و اینکه قرار است به کجا برسیم. برخی نُرم های استان نسبت به نام کشوری و جهانی، استاندارد نیست. مثلا در حوزه بهداشت و نسبت دندانپزشکان به مردم یا اینکه در صدر سرطان های کشور قرار داریم یا وضعیت آب شرب و پسماند استان.
بنابراین نیاز است وضعیت ممکن استان در حوزه های مختلف ترسیم شود و بنده از استاندار و تیم مدیریتی مازندران می خواهم که در کنار وضعیت مطلوب حتما امکان سنجی درستی از شرایط در حوزه ها و موضوعات مختلف، اداره به اداره، سازمان به سازمان داشته باشیم. یعنی در کنار سند تحول توسعه استان امکان سنجی مناسبی صورت گیرد و این مهمترین قسمت کار است تا آنچه که داریم و آنچه که می خواهیم داشته باشیم.
اگر می خواهیم اقتصاد آب پایه و دریا محور را در استان طراحی می کنیم که قدم و استراتژی بسیار خوبی است اما باید دید چقدر بستر سخت افزاری و نرم افزاری آن فراهم است.
یا در بحث منطقه آزاد تجاری و منطقه ویژه اقتصادی نیز همینطور، باید طرح سه نقطه بررسی گردد آیا نیاز است ۳ نقطه داشته باشیم؟ آیا بسترها و زیرساخت های ۳ نقطه فراهم است؟ آیا مطالعه و پیوست فرهنگی مناسبی پشت آن است؟ آیا علمی و کارشناسانه است و سوالاتی از این دست.
هاشم نژاد: سند فرهنگی مازندران تخصصی و محلی دیده شود
سند فرهنگی استان زیر چتر سند فرهنگی کشور قرار دارد و نیاز است قدری تخصصی تر و محلی تر دیده شود. آنچه که در بحث سند فرهنگی استان باید دیده شود این است که نباید در تدوین آن شتابزده عمل کرد. چرا که هرگونه تصمیم نابخردانه و شتابزده در حوزه تدوین سند فرهنگی استان می تواند صدمات جبران ناپذیری را وارد کند.
بنابراین نیاز است در تحقق این مهم، به سرمایه های اجتماعی و فرهنگی جامعه توجه کنیم چون مشارکت و استقبال مردم در این مقوله بسیار اهمیت دارد.
نکته دیگر اینکه برای تغییر نیاز به آگاهی داریم و اگر مردم به آگاهی لازم نرسند و ندانند که این سند تدوین شده چقدر برای آن ها و نسل های آینده مفید است، استقبال و مشارکت نخواهند کرد و طرح در نهایت شکست خواهد خورد.
همچنین ضرورت دارد علاوه بر نگاه جامعه، اشراف کاملی بر خرده فرهنگ های استان جهت تدوین سندی جامع تر داشته باشیم.
از آنجا که سند فرهنگی جامعه قرار است بیشتر توسط نسل جدید اجرا شود پس باید زمینه های تعامل و ارتباط لازم نسل جدید با این سند فراهم گردد.
بنابراین نیاز است شناخت درستی از مردم، خرده فرهنگ ها و ظرفیت های استان داشته باشیم تا به نتایج لازم برسیم.
نکته آخر اینکه در تدوین این سند نیاز به یک تیم تخصصی داریم که بتوانیم در یک بازه زمانی مشخص با دقت و بدون شتاب زدگی و رعایت موارد ذکر شده در سطور بالا و مصادیق کشوری و استانی بتواند سند فرهنگی کارآمد، مفید و مطلوب را تدوین کنند که قابلیت اجرایی داشته باشد و به توسعه استان منجر گردد.
انتهای پیام/
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰