مدیریت مازندران بر میانکاله قانونی است؟
مدیریت تالاب بینالمللی میانکاله توسط اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران در حالی طی روزهای اخیر مورد انتقاد برخی مسئولان استان همجوار قرار گرفته که ضوابط و مقررات محیط زیستی کشور تأکید میکند این تالاب باید به صورت یکپارچه مدیریت شود و مرزهای جغرافیایی نقشی در مدیریت آن ندارد. به گزارش تیتر شمال؛ چالشهای تالاب
مدیریت تالاب بینالمللی میانکاله توسط اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران در حالی طی روزهای اخیر مورد انتقاد برخی مسئولان استان همجوار قرار گرفته که ضوابط و مقررات محیط زیستی کشور تأکید میکند این تالاب باید به صورت یکپارچه مدیریت شود و مرزهای جغرافیایی نقشی در مدیریت آن ندارد.
به گزارش تیتر شمال؛ چالشهای تالاب بینالمللی میانکاله که یکی از ۶۵۰ زیستکره ذخیرهگاه جهان محسوب میشود کم نیستند. معضلاتی اعم از خشکسالی، تصرف اراضی، تهدید گونههای جانوری، رعایت نشدن حقابه محیط زیستی و آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی همگی طی سالهای اخیر این زیستگاه ارزشمند را با مشکلات زیادی مواجه کردهاند ، اما طی روزهای اخیر باز هم یک معضل تقریبا تکراری و قدیمی این تالاب را به خبرهای محیط زیستی برگرداند؛ مدیریت منطقهای.
تالاب میانکاله قلب اصلی و ذخیرگاه ژنتیکی شبه جزیره میانکاله است ، شبه جزیره ای که با جدا شدن خلیج کم عمق و بزرگ گرگان در منتهی الیه جنوب شرقی کرانه دریای خزر شروع می شود و به طول ۶۰ کیلومتر به بهشهر در استان مازندران می رسد و مساحتی حدود یکصد هزار هکتار دارد.
شبه جزیره میانکاله که به عنوان پناهگاه حیات وحش میانکاله هم معروف است ، یکی از بهترین اندوخته گاه های پرندگان آبزی در ناحیه پالئارکتیک غربی است. این بانک مهم ژنتیکی زیستی جهان در سال ۱۳۴۸ به عنوان منطقه حفاظت شده تحت مدیریت سازمان محیط زیست در آمد. درسال ۱۳۵۴ به دلیل جذب گونه های نادر و رو به انقراض و پرندگان آبزی مهاجر و همچنین محل تخم ریزی آبزیان دریای خزر بویژه کپور ماهیان و جاذبه های طبیعی خاص به پناهگاه حیات وحش ارتقاء یافت.
کل پناهگاه حیات وحش میانکاله با وسعت ۶۸ هزار و ۸۰۰ هکتار در سال ۱۳۵۵ توسط برنامه ام ای بی MAB سازمان یونسکو به عنوان ذخیره گاه زیست کره شناخته شد. همچنین این تالاب به عنوان منطقه ای مهم برای پرندگان توسط سازمان بین المللی حیات پرندگان شناسایی شده است. همچنین میانکاله در سال ۱۳۵۴به عنوان تالاب با اهمیت بین المللی در کنوانسیون رامسر به ثبت رسید.
میانکاله یکی از زیستگاههای مهم و با ارزش پرندگان مهاجر آبزی و پرندگان بومی است . این پناهگاه بازمانده تیپ اراضی مشجر ساحلی در ساحل دریای خزر است و به علت دارا بودن موقعیت ویژه و منحصر به فرد اکولوژیکی و وجود خلیج گرگان ، یکی از ذخایر با ارزش کره مسکون لقب گرفته است و سازمان جهانی یونسکو برای این منطقه شناسنامه ویژه تهیه و مشخصات آن را به صورت کامل تشریح کرده و محلی به شمار آورده که باید برای انجام کارهای علمی و پژوهشی به دقت مورد حفاظت قرار گیرد .
اجتماعات گیاهی و جانوری این منطقه ارزش زیستگاهی ، حفاظتی و تحقیقاتی دارد ؛ ولی سال ها به دلیل نبود برنامه ریزی مناسب در منطقه و قرار گرفتن آن در خط هجوم نوسانات آب دریای خزر، عملا ارزش های زیستگاهی آن رو به کاهش گذاشت. بر همین اساس بود که برای یکپارچه سازی مدیریت آن «شورای راهبری » تعریف و اساسنامه آن هم سال ۹۹ به استان های مازندران و گلستان ابلاغ شد.
طبق اساسنامه شورای راهبری ، پناهگاه حیات وحش و تالاب بینالمللی و ذخیرهگاه زیستکره باید با مدیریت یکپارچه و حضور مسوولان و سمنها صورت بگیرد تا مشکلات این منطقه حل شود. برای شورای راهبری میانکاله وظایفی در نظر گرفته و ابلاغ شد. طبق اساسنامه ریاست شورا با معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست است و دبیری آن را معاون محیط زیست طبیعی این سازمان بر عهده دارد. علاوه بر آن استانداران، و مدیران کل و مدیران شهرستانهای مربوطه، معاونان دریایی و محیط زیست طبیعی، یک نماینده مجلس از هر استان، نماینده شبکه مردمی و سمنها در شورا عضو هستند.
شورای راهبری میانکاله اخیرا یعنی حدود یک سال پس از ابلاغ اساسنامه به منظور تسهیل و تسریع در انجام امور صورتجلسه ای را با امضای معاون رییس جمهوری به دو استان گلستان و مازندران ابلاغ و تکلیف و مسوولیت دو استان را شفاف تر کرد ، ولی ظاهرا همین دستورالعمل جدید رسمی باعث اختلاف میان دو استان شده ، اختلافی که یک طرف طی روزهای اخیر آن را رسانه ای کرد.
مسوولان استان گلستان هفته پیش در یک نشست خبری وقتی از طرح های توسعه شبه جزیره آشوراده سخن به میان آمد ، اساسنامه شورای راهبری را فصل الخطاب قلمداد کردند بدون آن که اشاره ای به صورتجلسه نشست اخیر با معاون رییس جمهور و رییس سازمان محیط زیست کشور داشته باشند که آن را امضا و ابلاغ کرده و در آن بر خلاف تصور موجود تکلیف دو استان و محدوده اختیاراتشان مشخص شده است.
ظاهرا موضوع مورد اختلاف و ابهام برای مسوولان استان گلستان ، اعمال نظر اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران در زمینه اقدامات و برنامههای مرتبط با تالاب میانکاله در مرزهای جغرافیایی آن استان است که از آن با عنوان دخالت این اداره کل در امور توسعهای گلستان یاد کردند و صراحتا گفتند: «اجازه نمیدهیم محیط زیست یک استان، توسعه گلستان را زیر سووال ببرد. اقدام یک استان به صورت یکطرفه و مواجه شدن محیط زیست بهشهر با موضوعات توسعهای استان گلستان قابل پذیرش نیست.»
طبق خبر منتشر شده در یکی از رسانههای رسمی، مقامات استان گلستان همچنین در ماه بهمن جاری در جلسه شورای برنامهریزی استان هم پس از این که معاون حفاظت محیط زیست گلستان در ارائه توضیحاتی درباره جزیره آشوراده نام اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران را به کار برد، اظهار کردند : «آشوراده حوزه سرزمینی استان گلستان است و به هیچ عنوان به اداره استان همجوار اجازه دخالت نخواهیم داد و از این به بعد اگر آنها بخواهند در حوزه استان وارد شوند به شدت برخورد خواهیم کرد.»
چرا مدیریت میانکاله با مازندران است؟
شاید این پرسش برای بسیاری از افرادی که اظهارات مسوولان استان گلستان را شنیده اند یا خوانده اند پیش بیاید که دخالتها در چه حوزهای است و اصلا چرا اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران باید درباره مناطق سرزمینی گلستان اظهار نظر کند؟ پاسخ این پرسش هرچند مفصل است، اما در چند جمله میتوان آن را بیان کرد. مسئولان استان گلستان سالهاست که قصد دارند اقداماتی را برای رونق گردشگری در جزیره آشوراده که در مرزهای جغرافیایی گلستان قرار دارد انجام دهند ، اما طبق قانون و ضوابط، مجوز هر نوع فعالیتی در این تالاب باید از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران صادر شود.
باز هم این پرسش پیش میآید که وقتی تالاب میانکاله در مرزهای جغرافیایی مازندران و گلستان قرار دارد، چرا مازندران باید مدیریت تالاب را به عهده داشته باشد و حفاظت محیط زیست گلستان حق اظهار نظر و صدور مجوز درباره مسائل میانکاله را ندارد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش میتوان مقررات و یک سری ضوابط قانونی را مطرح کرد که تکلیف را برای همه روشن کرده است. آخرین مورد نیز مصوبات جلسه تخصصی و مدیریتی بررسی و ارزیابی راهبری مدیریت ذخیرهگاههای زیستکره گلستان و میانکاله است که با حضور معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد و در آن صراحتا به همین موضوع، یعنی مدیریت تالاب میانکاله اشاره شده است.
در بند ۳ این صورتجلسه صراحتا عنوان شده است که «ساختار اجرایی در مناطق چهارگانه یا تالابهایی که بین دو یا چند استان قرار میگیرند به عنوان یک اداره مستقل(در تراز اداره شهرستان) ذیل اداره کلی که بیشترین مساحت را دارد مدیریت میشود.»
در بند ۴ نیز حق پیشنهاد مدیر منطقه مد نظر و صدور حکم مدیریت پس از تایید شورای راهبری منطقه به استانی که بیشترین سهم از مساحت را دارد تفویض شده است: «انتخاب رئیس ساختار اجرایی به پیشنهاد اداره یا ادارات کل استانی مرتبط و با تایید شورای راهبری منطقه صورت گرفته و صدور حکم نیز توسط مدیرکل استانی که بیشترین سهم را دارد انجام می شود.»
به استناد همین دو مصوبه میتوان دریافت که اعمال نظر کارشناسی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران بر همه نقاط تالاب میانکاله نه تنها دخالت در امور توسعهای یک استان دیگر محسوب نمیشود، بلکه وظیفهای است که قانون و مقررات زیستمحیطی کشور بر عهده این اداره کل نهاده است.
حتی فراتر از این مصوبات، در اسناد بالادستی نیز بر ضرورت مدیریت یکپارچه عرصههای حساس محیط زیستی از جمله تالابها تاکید شد. در بند «د» ماده ۱۹۳ قانون برنامه پنجم توسعه آمده است: «با توجه به شرایط ویژه تالابهای کشور از منظر اقتصادی، کشاورزی، زیستبومی، تنوع زیستی و گردشگری و وجود مراتع و اراضی زراعی مطلوب در اطراف آنها و وجود چالشهای جدی در تخصیص منابع آب در این مناطق و بهطور کلی، پیچیدگی و شکنندگی زیستبوم طبیعی این مناطق، دولت مکلف است در سال اول برنامه، با ساماندهی مجدد سازمانهای موجود در بخشهای آب، کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و گردشگری، نسبت به اعمال مدیریت یکپارچه با مشارکت بهرهبرداران در دشتهای اطراف این تالابها اقدام نماید.»
مدیریت زیستبومی با مرزهای استانی در تضاد نیست
اظهارنظرهای مطرح شده توسط مسوولان استان گلستان مبنی بر دخالت حفاظت محیط زیست مازندران در امور اجرایی و توسعهای این استان طبق مقررات و ضوابط چندان درست به نظر نمیرسد. این موضوع را مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرنا عنوان میکند و معتقد است که در این اظهارات نگاه کارشناسی دیده نمیشود و در عین حال نیز تأکید دارد که مدیریت یکپارچه بر این عرصهها منافاتی با مرزهای جغرافیایی ندارد.
حسینعلی ابراهیمی کارنامی با اشاره به مصوبات و ضوابط قانونی مربوط به مدیریت یکپارچه عرصههای محیط زیستی میگوید: مدیریت این مناطق بر اساس ضوابط مدیریت زیستبومی باید یکپارچه باشد. کما اینکه از ابتدای تعریف حدود مناطق چهارگانه از اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ نیز مدیریت یکپارچه مد نظر بود. یعنی استانی که بیشترین سهم از مساحت منطقه مد نظر را داشت مدیریت آن منطقه را در نظر میگرفت.
وی میافزاید: این که مدیریت یک منطقه محیط زیستی و حساس که بین دو یا چند استان مشترک است توسط یکی از استانها انجام شود دخالت در امور استان همسایه محسوب نمیشود. بلکه اجرای ضوابط و مقررات است. در عین حال هم منافاتی با مرزهای جغرافیایی و استانی ندارد. تالاب میانکاله یک پهنه یکپارچه است و نمیتوان آن را از نظر محیط زیستی به چند قسمت برای مدیریت تبدیل کرد.
موارد مشابه مدیریت یکپارچه مناطق محیط زیستی
این مسئول به نمونههایی از این قبیل مدیریتهای یکپارچه در کشور اشاره میکند و میگوید: ما موارد متعددی از این عرصهها در کشور داریم که به صورت یکپارچه مدیریت میشوند. مثل پارک ملی گلستان که در سه استان خراسان جنوبی، سمنان و گلستان مشترک است، اما مدیریت آن بر همه مناطق پارک ملی به دلیل وجود قسمت بیشتری از منطقه در استان گلستان توسط اداره کل حفاظت محیط زیست این استان انجام میشود.
ابراهیمی کارنامی به نمونههای دیگری از این قبیل مدیریتهای یکپارچه نیز اشاره میکند و میافزاید: پارک ملی توران هم از نظر مرزهای استانی بین سمنان و خراسان رضوی مشترک است، اما زیر نظر حفاظت محیط زیست سمنان مدیریت میشود. منطقه حفاظت شده هرمد لار بین هرمزگان و فارس مشترک است و فارس آن را مدیریت میکند. پارک ملی قطرویه نیریز در مرزهای دو استان فارس و کرمان قرار دارد و فارس مدیریت آن را عهدهدار است. پارک ملی کویر بین اصفهان، سمنان و تهران مشترک است و سمنان آن را مدیریت میکند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران تصریح میکند: همه این موارد نشان میدهند که مرز اکولوژیک هیچ وقت مبتنی بر مرزهای سیاسی نیست. این یک نظامنامه علمی پذیرفته شده در مجامع بینالمللی است. ضمن این که اخیرا دوباره به تصویب ستاد ملی هم رسیده است. ضمن این که قوانین در پهنه ایران و زیر پرچم نظام جمهوری اسلامی یکسان است. اینطور نیست که اگر هم مدیریت یکپارچه نباشد و برای اجرای پروژهای در میانکاله نیازی به صدور مجوز توسط اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران نباشد، حفاظت محیط زیست گلستان بتواند مجوز دهد. چون ضوابط محیط زیستی ثابت هستند. پس اینطور نیست که اگر مدیریت زیر نظر یک استان برود به سود آن استان باشد.
پیامدهای دوگانگی در انتظارات
ابراهیمی با انتقاد از اظهارنظرهای مطرح شده تصریح کرد: این که در فاصله یک هفته فرماندار بندرترکمن در جلسه شورای تامین خواستار برخورد حفاظت محیط زیست مازندران با متخلفان در میانکاله میشود و بعد مقامات استان گلستان استان مازندران را متهم به دخالت در امور استانشان میکند نوعی دوگانگی در مدیریت است.
مدیرکل محیط زیست مازندران معتقد است که این اظهارنظرها پیامدهایی هم برای محیط زیست منطقه دارند. او میگوید: متأسفانه این اظهارنظرها سبب میشود که متخلفان با خیالی آسودهتر تخلف کنند. چند روز پس از اظهارنظرهای مطرح شده، حدود یکصد نفر در مرزهای جغرافیایی استان گلستان به همکاران محیطبان ما حمله کردند و حتی تیراندازی هم داشتند. معتقدیم این اظهارنظرها باعث تشویش اذهان جامعه می شود و حتی ممکن است بین اهالی که ارتباط اجتماعی نزدیکی با هم دارند اختلاف ایجاد کند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران با بیان این که همه باید برای حفاظت از عرصههای محیط زیستی یک زنجیره واحد باشند، خاطرنشان میکند: باید دست به دست هم دهیم تا محیط زیست حفظ شود. همانطور که اگر خدای ناکرده پارک ملی گلستان دچار حریق شود ما و همکارانمان بلافاصله برای کمک به همکاران در استان گلستان کمک میکنیم، اکنون هم معتقدیم که باید طبق ضوابط مدیریت بر میانکاله انجام شود.
ابراهیمی کارنامی ادعای مطرح شده مبنی بر دخالت حفاظت محیط زیست مازندران در امور سرزمینی گلستان را هم تایید نمیکند و میافزاید: ما در چارچوب ضوابط هر نوع همکاری که به سود اهالی منطقه باشد و آسیبی به عرصه وارد نکند انجام دادهایم. ۲۲ شرکت تعاونی پره صیادی در میانکاله فعالیت میکنند که اکثرا از هموطنان اهل بندرترکمن هستند. چند بار خواستار افزایش طول اسکله شدند و مساعدت کردیم. در رابطه با همین جزیره آشوراده سه مرحله واگذاری عرصه برای اجرای طرحهای گردشگری به گلستان انجام شد. اما طرحهای مد نظر عملی نشد. وقتی قانون حکمرانی میکند، این اظهارنظر که اداره کل یک استان دیگر در حال دخالت کردن است منطقی به نظر نمیرسد.
سود مشترک دو استان از مدیریت یکپارچه
وی به یک موضوع دیگر که طی روزهای اخیر به محل اختلاف مسئولان گلستان با حفاظت محیط زیست مازندران تبدیل شده نیز اشاره میکند و میگوید: اخیرا به موضوع ساخت دایک مطالعاتی در میانکاله و محدوده خلیج گرگان انتقاد کردهاند و میگویند این دایک باعث خشک شدن خلیج گرگان میشود. در حالی که این دایک را برای مطالعات تکمیلی به عنوان یک پشته نگهدارنده ساختیم، نه سد. قرار است کیفیت آب و رسوب را در دو طرف ضلع شرقی و غربی دایک انجام دهیم. ما برای مطالعه به داده پایه نیاز داریم. اما دوستان میگویند مازندران اجازه ورود آب به خلیج گرگان را نمیدهد.
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران خاطرنشان میکند: دوستان به این موضوع توجه نمیکنند که اگر ضلع غربی خلیج خشک شود، نخستین آسیب به گلستان میرسد. چون وزش باد به آن سمت است. مدیریت بر میانکاله قطعا هیچ سود اقتصادی برای مازندران ندارد. اما برای زیستمندان دو استان قطعا سود زیادی دارد.
وی میافزاید: من معتقدم به مقامات استان گلستان با اهدافی غیر از دلسوزی برای طبیعت و محیط زیست، اطلاعات اشتباه داده شده است. هر وقت آنها مایل باشند حاضریم دادههای درست و منطقی و طبق ضوابط را مطرح کنیم تا این سوءبرداشت که مازندران در امور توسعهای گلستان دخالت میکند برطرف شود.
انتقاد به مدیریت مازندران بر میانکاله در حالی از سوی برخی مسئولان گلستان مطرح میشود که کارشناسان معتقدند مدیریت زیستبومی با در نظر گرفتن منافع ذینفعان و ضوابط محیط زیستی، بهترین نسخه برای حل مشکلات تالابها در ایران است. اما بر خلاف این نسخه اکنون مشاهده میشود که درخواستهایی برای اجرای مدیریت منطقهای میانکاله در حال شکلگیری است.
منبع: خبرگزاری ایرنا
انتهای پیام/
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰